دلم میخواد فریاد بزنم و گریه کنم اخه چرا خدایا چرا از این روزگار از این زندگی فقط تنهایی نصیبه من شده..خدایا چرا هر چی زجه میزنم کسی صدایه منو نمیشنوه چرا هیچکس حرفه منو نمیفهمه به خدا دارم دیوونه میشم دیگه هیچی برام جذاب نیست چرا همه ی درها به روم بسته شده اخه مگه یه دختره19 ساله چقدر تحمل داره00دیگه نمیکشم از این زندگی از این دنیا با ادماش خسته شدم دیگه طاقتم تموم شده دیگه هیچ دلیلی واسه خوشحال شدن ندارم 00بغض گلومو گرفته دارم خفه میشم خدایا تو به من بگو چیکار کنم اگرم هیچ راهی برای خلاص شدن من از این وضع وجود نداره بس منو ببر اون دنیا چون من برای این دنیا ساخته نشدم شایدم اشتباهی به این دنیا اومدم کاش بچه میموندمو هیچ وقت بزرگ نمیشدم کاش هنوز مثله بچگی هام تمامه دلخوشیم عروسک و خاله بازیم بود و هیچی نمیفهمیدم چرا اخه چرا به به هر طرف که نگاه میکنم هیچ کس به تنهایی من وجود نداره چرا هر چی که باعث خوشحالیو شادیم میشه دو روزه خراب میشه هر وقتم با هرکسی که دردو دل میکنم میگه تو هم خوشی زده زیره دلت خدایا تو خودت خوب میدونی که اینجور نیست خدایا ازت التماس میکنم دستمو بگیرو با خودت ببر ارزو میکنم که هیچ کس به وضعه من نیفته خیلی بده که ادم حیرونو سرگردون باشه و ندونه چیکار کنه خیلی بده ادم با خودش درگیر باشه خدایا کمکم کن که به جز تو ازکسی کمک نمیخوامو کسی هم نمیتونه کمکم کنه
:: بازدید از این مطلب : 410
|
امتیاز مطلب : 104
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29