نوشته شده توسط : ریما
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد عشق طوفانی و متلاطم است عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند عشق یک فریب بزرگ و قوی است عشق در دریا غرق شدن است عشق بینایی را می گیرد عشق خشن است و شدید و ناپایدار عشق همواره با شک آلوده است از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند عشق تملک معشوق است عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند در عشق رقیب منفور است، عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است دکتر علی شریعتی :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 657 نوشته شده توسط : ریما
خدایا سلام
میدونم این روزا خیلی گنهکار شدم میدونی خدا خیلی خسته شدم دیگه نمیتونم احساست کنم میدونم هیچ وقت لطفت رو از من دریغ نکردی ولی احساست نمیکنم حالم خیلی گرفته کاشکی یه جا پیدا میکردم خودم و خودت ساعت ها مینشستیم حرف میزدیم خدایا باور کن شدیدا بهت احتیاج دارم خدایا باور کن دارم از تنهایی میمیرم خدایا باور کن خودت از دل من خبر داری، میدونی چی میگم خدایا تنهام به خودت قسم تنهام به فریادم برس :: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 599 نوشته شده توسط : ریما
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد عشق طوفانی و متلاطم است عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند عشق یک فریب بزرگ و قوی است عشق در دریا غرق شدن است عشق بینایی را می گیرد عشق خشن است و شدید و ناپایدار عشق همواره با شک آلوده است از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند عشق تملک معشوق است عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند در عشق رقیب منفور است، عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است دکتر علی شریعتی
:: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 645 نوشته شده توسط : ریما
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 563 نوشته شده توسط : ریما
باز می روید گل از این خاک سرد رخت می بندد غروبِ رنج و درد باز رویش از زمین از بیشه ها از درختان ،دشتها،سربیشه ها
فصل،فصل رویش است.فصل،فصل زندگی است.رویش گلبوته ها
شبنمی افتاد در پای گلی خنده ای کرد و گوارا سر کشید مستِ مِـی گردید در صبح بهار شانه ها لرزید و شادان پر کشید
این صفات رویش و نو گشتن است. لحظة روییدن است.
راز نو گشتن همی دانی ز چیست؟ زندگی را بعد مردن کار کیست؟ فردی از ما می زند بوسه به خاک نه برای سجدة یزدان پاک می زند تا گُل برون از گِل کند. از تن و بازو گلی حاصل کند
چشمها ناچیز و بالا بس وسیع.نای عالم در کف حیّ بدیع
ما حــقـیریم و ضعــیف و ناتوان. بار الها،بنــــــــده عاصی ، مران
باز صبحی از شفق رنگین شده
باز بلبل می دمد آواز عشق.لحظة پوییدن است
می روم سرچشمه آبی سر کشم شــــاید این زمزم مرا عاقـل کند جمله ای بر لوح قلبم حک شود بــــذرهای اهــــــرمن باطل کند
بوی گل می آید از آنسوی دشت.ساعت گل چیدن است
ای که تغـــــییر جهان در دست توست انقــلاب چــشم و جان در دست توست ای کـــــه با تدبیـــــر آرام و دقـیـــــق گردش روز و شـبان در دست توست حـــول و احـــوال هــــمه ملک جهان را محــول سـازی و فــــرمان ز توست حــــــــال مــــا بـِه کن تو ای معبود پاک ای که حال انس و جان در دست توست
:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 577 نوشته شده توسط : ریما
:: بازدید از این مطلب : 594 نوشته شده توسط : ریما
:: بازدید از این مطلب : 373 نوشته شده توسط : ریما
وقتي توي لحظه هام عشق تورو کم ميارم به دلم هزارو يک غم ميارم توي چشمات خودمو گم ميکنم آسمون دلمو نم ميکنم پر بارون ميشم از ديدن تو پر آرزو واسه چيدن تو گرچه داشتنت برام خياليه بي تو اما زندگيم چه خاليه :: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 718 نوشته شده توسط : ریما
اندکی جلو می روم روی شن های سوزان که ساعتی قبل آفتاب آنهارا بوسیده بود می نشینم.به آنجایی خیره می شوم که آسمان ودریا همدیگرروبه آغوش کشیده اند. ساعت ها به آن خیره می شوم.خورشید درحال غروب کردن است آرام پایین می رود. اوبه آسمان حسودی می کند خودش را به موج های دریا می زند تا غرق در دریا شود تا به آبی ترین آبهایش بگوید که چقدر دوستش دارد.تا بر پاهایش سجده کند، تا به او بفهمانداز آسمان عاشقتر است، اما دریا عاشق آسمانش است.... دریا دوباره آسمان را محکم تر در آغوشش می فشارد، تا خورشید محو شود و اسیر وسوسه هایش نشود آسمان مثل همیشه مغرور می شود و افتخار می کند و ناگهان سیاه می شود حال می خواهد بهترین شب را به دریای زندگیش تقدیم کند، آسمان همه جا را غرق در مروارید می کند،مرواریدهایی که می درخشند دریا موج ها را می خواباند تا با اسمان تنها باشد..تا در خلوت با بهترینش عشق بازی کند وقتی موج ها به خواب رفتند عکس زیبا ترینش را در خود می بیند عشقش دو صد چندان می شود... اما حال باد حسادت می کند او به عشق بازی دریا و آسمان حسادت می کند تنهاییشان را بر هم می زند..... آه که روزگار نامردی است اما دریا آسمان را همچنان می پرستد........ :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , داستان های عاشقانه , , :: بازدید از این مطلب : 386 نوشته شده توسط : ریما
عشق من به تو :: بازدید از این مطلب : 473 نوشته شده توسط : ریما
چه شبهایی با رویای تو خوابیدم نفهمیدی چه شبهایی که اسمت رو لبهام بود نمی شنیدی چه شبهایی که اشکام و به " تنهایی " نشون دادم از عمق فاصله آروم... واسه تو دست تکون دادم چه شبهایی با شبگردی شب و تا صبح می بردم نبودی ماه جون می داد نبودی بی تو می مردم چه شبهایی دعا کردم یکم این فاصله کم شه یه بار دیگه نگاه من تو رویاهات مجسم شه توی این خونه یخ می بست تن سرد سکوت من چقدر جای تو خالی بود چه شبهای بدی بودن گذشتن عمرم و بردن حالا من موندم و حسرت چه قدر بی رحم این دنیا به این تقدیر بد لعنت
:: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 219 نوشته شده توسط : ریما
با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم. عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم. با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم. همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم. همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم. و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم. با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم. عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم. با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم. همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم. همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم. و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست. همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی. اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ، آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام. ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ، عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است. با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت. و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت. با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن. با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن. با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز. پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش. :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , داستان های عاشقانه , , :: بازدید از این مطلب : 359 نوشته شده توسط : ریما
وقتی تمام وجودم مملو از اوجگیری بود و به شوق لانه گذاری برروی بلندترین قله پرواز کردم نمیدانستم در بلندترین قله دلم برای جای گرفتن در دستان پر محبتت و پناه بردن در نگاهت چنین تنگ خواهد بود و بلندترین قله بدون آرامش برایم دلتنگ کننده است. :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 175 نوشته شده توسط : ریما
اینروزها جوونا عشق را بد معنی می کنند عشق فقط و فقط زمانی به وجود میاد که زن و مرد کنار هم تو شادی و غم و توی سختی های زندگی کنار هم باشن و اونوقته که عشق و عاشقی معنی پیدا میکنه نگاه اول فقط و فقط یه دلباختگیه ساده اس و بس دلباختگی مثل سبزه عید میمونه که اولش خیلی زیبا و جذابه ولی وقتی عمرش زیاد میشه تا جایی بالا میره که از بین میره و نابود میشه ولی عشق مثل یه درخته که هرچه عمرش بیشتر میشه هم به بار میشینه و هم زیباتر و هم محکم و استوارتر میشه پس اگه میخوایین دلباختگیتون مثل سبزه عید نشه یا زود دست بجنبونین و یا بی خیالش بشین :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 181 نوشته شده توسط : ریما
دلم خوشه با تو اگه بذارن از این که با همیم خبر ندارن کجا تو میتونی این قدر عزیزشی؟ به خدا مثل من دوست ندارن چشام از این صبوری دیگه خونه چه بی حیا شده چشم زبونت میخوام فقط با عشق تنها بمونم اما نمیذارن پیشم بمونه پیشم بمونه نمیخوام هیچ کس برات دل بسوزونه به اسرار و خواهش پیش خودش بشونه به خدا حرومه،روز و شب کدومه؟ همه چیز تباهه،کار من تمومه دلم خوشه با تو اگه بذارن از این که با همیم خبر ندارن کجا تو میتونی این قدر عزیزشی؟ به خدا مثل من دوست ندارن :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 377 نوشته شده توسط : ریما
پادشاهی جایزهء بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. اولی ، تصویر دریاچهء آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید ، و اگر دقیق نگاه می کردند ، در گوشه ء چپ دریاچه ، خانه ء کوچکی قرار داشت ، پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن بر می خواست ، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود ، و ابرها آبستن آذرخش ، تگرگ و باران سیل آسا بود. این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند ، هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم ، جوجهء پرنده ای را می دید . آنجا ، در میان غرش وحشیانه ء طوفان ، جوجه ء گنجشکی ، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ء جایزه ء بهترین تصویر آرامش ، تابلو دوم است.بعد توضیح داد : " آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است." :: موضوعات مرتبط: داستان های عاشقانه , , :: بازدید از این مطلب : 515 نوشته شده توسط : ریما
به نام خدا The best cosmetic for lips is truth زیباترین آرایش برای لبان شما راستگویی for voice is prayer برای صدای شما دعا به درگاه خداوند for eyes is pity برای چشمان شما رحم و شفقت for hands is charity برای دستان شما بخشش for heart is love برای قلب شما عشق and for life is friendship و برای زندگی شما دوستی هاست No one can go back and make a brand new start هیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه Anyone can start from now and make a brand new ending ولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه God didn't promise days without pain خداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتما روزهای ما بدون غم بگذره laughter, without sorrow, sun without rain خنده باشه بدون هیچ غصه ای، یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی، نداده but He did promise strength for the day, comfort for the tears ولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم در مقابل مشکلات، تحمل سختی ها رو برامون آسون میکنه and light for the way و چراغ راهمون میشه Disappointments are like road bumps, they slow you down a bit نا امیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده میمونن ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشنbut you enjoy the smooth road afterwards ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد Don't stay on the bumps too long بنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکنMove on به راهت ادامه بده When you feel down because you didn't get what you want just sit tight and be happy because God has thought of something better to give you حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده When something happens to you, good or bad consider what it means دنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست There's a purpose to life's events برای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد to teach you how to laugh more or not to cry too hard You can't make someone love you تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه all you can do is be someone who can be loved تمام اون کاری که میتونی انجام بدی اینه که تبدیل به آدمی بشی که لایق دوست داشتن هست the rest is up to the person to realize your worth و عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه It's better to lose your pride to the one you love بهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که than to lose the one you love because of pride We spend too much time looking for the right person to love ما معمولا زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن یا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قبلا دوستش داشتیم میکنیم when instead we should be perfecting the love we give در عشقی که داریم ابراز میکنیم کامل باشیم Never abandon an old friend هیچوقت یه دوست قدیمیت رو ترک نکن You will never find one who can take there place چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت Friendship is like wine دوستی مثل شراب میمونه it gets better as it grows older که هر چی کهنه تر بشه ارزشش بیشتر میشه When people talk behind your back, what does it mean وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره ؟ Simple! It means that you are two steps ahead of them خیلی ساده ! یعنی این که تو دو قدم از اون ها جلوتری So, keep moving ahead in Life پس، در زندگی راهت رو ادامه بده :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 349 نوشته شده توسط : ریما
از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه همه ی دریچه ها رو به سپیده شعر آفتابی می خونن بی هراس گزمه های شهر جادو ، شبا مهتابی می خونن ای همه بودنم از تو ، همه گفتنم از تو وقتی حرف می زنم از تو ، جون می گیره تنم از تو... آفریننده ممکن ، از نهایت محالی از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه کلمات گم شده توی کتابا دوباره معنا می گیرن موجای غریب و دور از هم و تنها ، لهجه دریا می گیرن تو بگو تا که بجوشم ، روح خود را نفروشم آبی آینه ها را ، از تو لاجرعه بنوشم :: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 209 نوشته شده توسط : ریما
یکى «قلیان» بشد نزد سماور ♠♦♥♣ عدالتخانه را هرگز مزن در تحمل کن که راه چاره این است :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 207 نوشته شده توسط : ریما
**از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار. :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 156 نوشته شده توسط : ریما
**از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار. :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 329 نوشته شده توسط : ریما
قصه عشق من و تو قصه درد و جداییست وقت لبخند دوبارم لحظه سبز رهاییست قصه عشق من و تو قصه برف با خورشید بشکنه دست کسی که پر پروازمونو چید عشق ما زنده می مونه قدرتش شاید بتونه بعد مرگ تو آسمونها ما رو بهم میرسونه میدونم تو قلب تو من آخرینم تو بدون تو دشت عشق عاشقترینم بخدا بعد تو مردم تا به امروز نمی تونم جای خالیتو ببینم همیشه فاصله بین دست ما بود گریه هامون تو دلامون بی صدا بود صخره سکوت شبهای من و تو سقف عشقمونو کرد سیاه و نابود عشق ما زنده می مونه قدرتش شاید بتونه بعد مرگ تو آسمونها ما رو بهم میرسونه :: بازدید از این مطلب : 173 نوشته شده توسط : ریما
خدایا به خاطر تمام چیز
:: بازدید از این مطلب : 165 نوشته شده توسط : ریما
چه طور دلت اومد بری بعد از هزار تا خاطره تاوان چی رو من می دم اینجا کنار پنجره چه طور دلت اومد بری چه طور تونستی بد بش تو اوج بی کسیم چه طور تونستی ساده رد بشی چه طور دلت میاد با من اینجوری بی مهری کنی شاید همین الان تو هم داری به من فکر می کنی چه طور دلت اومد که من اینجوری تنها بمونم رفتی سراغ زندگیت نگفتی شاید نتونم دلم سبک نشد ازت دلم هنوز می خواد بیای حتی با این که می دونم شاید دیگه منو نخوای بزار که راحتت کنم از توی رویات نمی رم می خوام کنار پنجره به یادت آروم بمیرم چه طور دلت اومدی بری.... :: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 273 نوشته شده توسط : ریما
در کلاسی کهنه و بی رنگ و رو پشت میزی بی رمق بنشسته بود دخترک اسب نجیب چشم را در چمنزار کتابش بسته بود در دل او رعد و برق دردها ذهن او ابری تر از پاییز بود فکر دیشب بود ، دیشب تا سحر بارش باران شب ، یکریز بود سقف خانه چکه می کرد و پدر رفت روی بام تعمیری کند شاید از شرم زن و فرزند خویش رفت بیرون بلکه تدبیری کند وقت پایین آمدن از پشت بام نردبان از زیر پایش لیز خورد دخترک در فکر دیشب غرق بود ناگهان دستی به روی میز خورد بعد آن هم سیلی جانانه ای صورت بی جان دختر را نواخت رنگ گل های نگاهش زرد بود از همین رو رنگ و رویش را نباخت لحن تندی با تمام خشم گفت " تو حواست در کلاس درس نیست " بعد هم او را جریمه کرد و گفت " چاره کار شماها ترس نیست " درس آن روز کلاس دخترک شعر باران بود ، یادم مانده است نام شاعر رفته از یادم ، ولی اهل گیلان بود، یادم مانده است شب سر بالین بابا ، دخترک " باز باران با ترانه " می نوشت سقف خانه اشک می باریدۥ او " می خورد بر بام خانه " می نوشت ..... :: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 255 نوشته شده توسط : ریما
مگه تو خودت نگفتی که کنار من می مونی هی می گفتم بی تو مرم با زبون بی زبونی عزیزم یادت بمونه خیلی بد کردی تو رفتی به تو عادت کرده بودم اما تو رفتی که رفتی من ساده فکر می کردم که به آرزوم رسیدم این همه به پات نشستم از تو هیچ چیزی ندیدم باشه من میرم ولی تو به خدا تنها میمونی نگرانت هم نباشم به خدا خودت می دونی باشه من میرم ولی تو چشم به راه من نباشی قلب ساده و صبورم باید از عشقت جدا شی آخر قصه ی ما هم عاقبت که زیر و رو شد کی فکر می کرد که نباشی دل من بی آبرو شد باورش سخته هنوزم اگه تو نباشی پیشم کی درد منو می فهمه؟وای دارم دیوونه میشم وقتی که صدات به گوشم میرسه آتیش میگیرم وقتی تو نباشی پیشم با چی من آروم بگیرم وقتی تو نباشی پیشم....... از همون روزی که رفتی دارم از غصه می میرم از همه مردم این شهر هی سراغتو می گیرم از همون روزی که رفتی قاب عکستو می بوسم تو این جا غریبی آره منم این گوشه می پوسم منتظر می مونم اما می دونم بر نمی گردی کاشکی بودی و میدیدی با من تنها چه کردی بدون عاشقت یه عمره تو رو از یادش نبرده یه روز بر می گردی اما میشنوی فلانی مرده میشنوی فلانی مرده..... :: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 250 نوشته شده توسط : ریما
نوشته شده توسط : ریما
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ... لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.
:: بازدید از این مطلب : 159 نوشته شده توسط : ریما
حافظ زچشمان قشنگ تو غزل ساخت
هر کس که تو را دید به چشمان تو دل باخت
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
:: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 230 نوشته شده توسط : ریما
... The legends says That you can find the luckiest person in the world
riding on a unicorn
! with closed eyes
. I've seen you on that unicorn
Open your eyes
!!! to believe that you are the best
افسانه ها می گویند :
که خوشبخت ترین انسان زمین را می توان
سوار بر اسبی تک شاخ یافت
با چشمهایی بسته !
من تو را بر آن اسب دیده ام
چشمهایت را باز کن
:: بازدید از این مطلب : 164 نوشته شده توسط : ریما
خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم…
:: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 253 نوشته شده توسط : ریما
حدود دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت… وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود، مادر گفت: تو شانسی نداری نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم. روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد… ملکه آینده چین می شود. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه روز ملاقات فرا رسید ،دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار لحظه موعود فرا رسید. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود. همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : “گل صداقت” همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود! دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت… وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود، مادر گفت: تو شانسی نداری نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم. روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد… ملکه آینده چین می شود. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه روز ملاقات فرا رسید ،دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار لحظه موعود فرا رسید. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود. همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : “گل صداقت” همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود!
:: موضوعات مرتبط: داستان های عاشقانه , , :: بازدید از این مطلب : 243 نوشته شده توسط : ریما
:: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 192 نوشته شده توسط : ریما
تنها صدایت را میخواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد نگاهت را میخواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد وجودت را میخواهم تا گرمای آغوشم باشد دستهایت را میخواهم تا نوازشگر بی کسی اشکهایم باشد و تنها خنده هایت را میخواهم تا مرحم کهنه زخمهای زندگی ام باشد آری تنها تو را میخواهم .. :: موضوعات مرتبط: عشق،عکسهای عاشقانه , عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 234 نوشته شده توسط : ریما
خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 323 نوشته شده توسط : ریما
تعبیر زندگی عوض شده تا ناراحت نشوم نوازشم نمیکنن تا قصد رفتن نداشته باشم نمیگویند بمان تا نمیرم گل برایم نمی اورن ای چتر فروش چتر هایت مال خودت امشب میخواهم خیس شوم پاک شوم تاشایدمحو شوم واز پلکان ابی به سوی او بروم :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 336 نوشته شده توسط : ریما
دیشب با دنیا حرفم شد. پشتم را به آسمان کردم، شانه هایم از سنگینی نگاه ماه وستاره که از پشت ابرها نگاه می کردند بی طاقت شدند. نمی دانستم که حرفم را باید به که بگویم ، یا اصلا" از چه بگویم . حالا من از تمام آن روزهای گم شده پیش از نامه ها، از روزهای دفترهای مشق، تنها چراغی را به یاد دارم که در حیاط می درخشید تا قطره های باران را ببینم . تصمیم گرفته ام دفترم را در باران گم کنم تا تو یک روز آن را پیدا کنی، خیس هم بشوی و بعد زیر آسمان آبی بنشینی و نامه هایم را بخوانی. آن وقت مطمئن باش شاعر می شوی. حالا هی بگو برایم از حرفهای شیرین بنویس که عاشقان، پنهانی به گوش هم زمزمه می کنند و دور از آدمها، زیر باران و سایه درختها می خندد. من، تا همین جا هم که آمده ام در شگفتم عزیز. نمی دانم آیا می توانستی چشمانم را صادقانه بخوانی، دستهایم را صادقانه بگیری ؟ شاید به حرفم بخندی؛ اما، ما همیشه وقتی از درک یک لحظه عاجز می مانیم آن را مردود می شماریم. شب آنچنان آرام است و شهر چنان خاموش که گویی امشب، آرام ترین شب جهان است. دلم برای ماه تنگ شده است. حالا اگر رویم را به سمت آسمان برگردانم، اگر ماه نیامده باشد شاید گریه ام بگیرد، یا شاید بمیرم . کسی چه میداند؟ روزی باران را دوست داشتم و هوای بارانی را با تمام وجود استنشاق می کردم اما حتی بوی باران حالم را دگر گون می کند باور کن دیگر چیزی زیبا نیست حتی طلوع آفتاب زیبا نیست زیرا طلوع آفتاب به معنای شروعی دیگر است شروعی برای انتظاری دیگر، دلم می خواهد به خوابی عمیق فرو روم به خوابی که دیگر در آن رنگی از آفتاب نباشد رنگی از طلوعی دیگر نباشد نفس هایم هر لحظه سنگین تر می شوند، حس می کنم دیگر وجو د ندارم اما باز صدایت را که روزی شادی بخش قلبم بود حس می کنم باز همه چیز آغاز می شود، این بار تو نیستی و ایــــن حقــــــــیقتی ســـــت مـــــــاندنی ............. :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , , :: بازدید از این مطلب : 350 |
|
موضوعات آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|