چه شبهایی با رویای تو خوابیدم نفهمیدی
چه شبهایی که اسمت رو لبهام بود نمی شنیدی
چه شبهایی که اشکام و به " تنهایی " نشون دادم
از عمق فاصله آروم... واسه تو دست تکون دادم
چه شبهایی با شبگردی شب و تا صبح می بردم
نبودی ماه جون می داد نبودی بی تو می مردم
چه شبهایی دعا کردم یکم این فاصله کم شه
یه بار دیگه نگاه من تو رویاهات مجسم شه
توی این خونه یخ می بست تن سرد سکوت من
چقدر جای تو خالی بود چه شبهای بدی بودن
گذشتن عمرم و بردن حالا من موندم و حسرت
چه قدر بی رحم این دنیا به این تقدیر بد لعنت